آخرین زمانی که دوست جدید پیدا کردید، چه زمانی بود؟ البته منظور از دوست، کسی است که بسیار با او صمیمی باشید و در لحظات خاص و بسیار حساس به او زنگ می زنید و با او صحبت می کنید، نه کسی که سرکار با او آشنا شدید و فقط در محل کار با هم صحبت می کنید. اگر سن 30 را رد کرده باشید احتمالا متوجه این مسئله شده اید که دوست پیدا کردن در این سن سخت می شود. در اینجا می خواهیم به دلیل این مسئله بپردازیم.

  • زمان کافی نداشتن

می توان اولین دلیل را زمان کافی نداشتن برای دوست پیدا کردن، دانست. اگر شاغل باشید حداقل هفته ای 50 ساعت کار می کنید، اگر متأهل هستید و بچه دارید و مسئولیت های بیشتری دارید و … به طور کل زمان کمی برای کارهای دیگر خواهید داشت. در تحقیقی که به عمل آمده میزان وقت آزاد اکثریت زنان بین سنین 25 و 54 کمتر از 90 دقیقه در روز گزارش شده است و 29 % آنها کمتر از 45 دقیقه در روز وقت آزاد داشته اند. این حتی برای دیدن یک فیلم سینمایی هم زمان کافی نیست چه برسد به دوست پیدا کردن و با دوست وقت گذراندن.

طبق نظریه روانشناسان: «زمانیکه افراد به میانسالی نزدیک می شوند روزهای اکتشافات جوانی به پایان می رسند. برنامه ریزی ها فشرده می شود و اولویت ها تغییر می کنند و برای دوست شدن نکته سنج تر می شوند.  دیگر مانند 20 سالگی نمی توان دوست صمیمی پیدا کرد. در این سن باید به داشتن و یا یافتن دوستانی که موقعیتی هستند اکتفا کرد.»

حتما بعد از زمان دانشگاه با افراد زیادی در محل کار، در همسایگی و در موقعیت هایی مانند جلسات اولیا و مربیان در مدرسه بچه ها، آشنا شده اید. شاید با آنها رابطه خوب داشته باشید و شماره تلفن رد و بدل کرده اید، ولی به نظر می رسد یک مانع نامرئی بین شما و آنها برای صمیمی شدن وجود دارد. دلیل آن مشخص است ما به اندازه کافی وقت نداریم با دوستان صمیمی که از بچگی با آنها دوست بودیم، در تماس باشیم چه برسد به اینکه در این سن، کسی را برای صمیمی شدن بیازماییم و بعد یک رابطه صمیمی و نزدیک را با او برقرار کنیم.

طبق نظریه روانشناسان: «زمانیکه افراد به سن میانسالی می رسند دیگر تمایل به تعامل با افراد زیاد را ندارند و دوست دارند با همان دوستان صمیمی که از قبل دارند در تماس باشند. دلیل آن این است که در انسان ها یک ساعت درونی وجود دارد که در مواقع خاص به صدا در می آید که یکی از این موقعیت ها، رسیدن به 30 سالگیست. این سن یادآور این است که افق زندگی کمی کوچکتر شده است و باید کمی از اکتشافات دست کشید و تمرکز را بر حال و همین جا گذاشت.»

  • دوست پیدا کردن  در بزرگسالی، دیگر یک نیاز نیست

 

دلیل دیگری که وجود دارد این است که وقتی جوان تر هستیم، دوست پیدا کردن یک ضرورت است. از زمان کودکستان تا فارغ التحصیلی از دانشگاه، دوست پیدا کردن یکی از مهم ترین توسعه های شخصیتی و اجتماعی ما محسوب می شود؛ حتی می توان گفت انتخابی نیست بلکه اجباری است. ما برای اینکه بفهمیم چه تناسبی با دیگران داریم، چطور موقعیت های اجتماعی را هدایت کنیم و چه کسانی در لحظات خاص به ما کمک می کنند (مانند لحظاتی که در مدرسه بچه های زورگو اذیت تان می کنند یا در روابط گیج کننده قرار می گیرید)، باید دوست پیدا کنیم.

البته زمانیکه در مدرسه هستیم اینطور به مسئله نگاه نمی کنیم و خالی از هر گونه تبعیض و به صورت تقریبا غیر ارادی با دیگران دوست می شویم مثلا فقط به این دلیل که برای چند ساعتی بر روی یک نیمکت در کنار کس دیگری نشسته ایم.

وقتی به بزرگسالی می رسیم و وارد دنیای واقعی می شویم، دیگر برای فهمیدن اینکه چه کسی هستیم نیازی به دوست نداریم.

در بزرگسالی چه کار می توان کرد تا دوست پیدا کنیم؟

برای افرادیکه به دنبال دوست جدید هستند مانند کسانیکه به شهر جدیدی نقل مکان کرده اند، شغل عوض کرده اند یا از دوستان قدیمی دور افتاده اند، می توان گفت با یک چالش رو در رو هستند. همه ما به حدی مشغول هستیم که دیگر کمتر از قبل به سه ضرورت دوست صمیمی پیدا کردن طبق نظریه جامعه شناسان فکر می کنیم. این سه ضرورت: رابطه نزدیک، تعاملات تکراری و ناخوشایند، و جائیکه افراد اجازه دهند حفاظ های شخصیتی خود را کنار بگذارند (مانند دانشگاه).

ولی آیا تمام این موارد به این معنی است که دیگر در سن 30 سالگی نمی توانیم با کسی دوست شویم؟ مسلما خیر به این معنی نیست که امکان دوست پیدا کردن نداریم.  دوستی مانند تسمه نقاله است، شاید فقط به این نیاز داریم که نگرش خود را به دوستی تغییر دهیم. در هر صورت شما باید به دوست پیدا کردن در این سن و در این دنیا با ذهنیت جدید خود فکر کنید. به بیرون بروید با کسانی که علایق مشابهی با شما دارند معاشرت کنید، در کلاس های ورزشی یا مثلا در تیم های ورزشی شرکت کنید، یک سرگرمی جدید برای خودتان درست کنید یا حتی سفر کنید و در سفر با کسی آشنا شوید. کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که مهمان نواز باشید و در خانه خود ساعت های شادی را مثلا برای صرف شام با دوست جدیدتان برنامه ریزی کنید و کاری کنید تا مکان مناسب برای یکی از آن ضرورت های دوست یابی میسر شود که همان کنار گذاشتن حفاظ های شخصیتی است.

 

در هر صورت ساختن بنای دوستی نیازمند تلاش و سرمایه گذاری عاطفی است. حتی اگر آدم خجالتی باشید باز هم پتانسیل دوستی در شما وجود دارد چرا که مهم نیست در چه مرحله ای از زندگی هستید، دوست شدن گاهی با شانس توأم است و بدون اینکه انتظارش را داشته باشید اتفاق می افتد.

البته با وجود تمام سختی هایی که ممکن است دوست پیدا کردن در این سن داشته باشد، مزیت هایی را نیز به همراه دارد:

  • دوستی های جدید را می توانید بیشتر بر اساس علایق مشترک جدید بنا کنید. علایقی که سابقا مثلا در دوران مدرسه یا دانشگاه در شما وجود نداشته است.
  • برای دوست پیدا کردن محدودیتی ندارید، می توانید جدا از محدودیت سنی، در اینترنت یا حتی در محدوده های محلی خود، دوست پیدا کنید.
  • دوستی های جدید آرامش بخش تر خواهند بود چراکه به عنوان بزرگسال می دانید از دوستانتان چه می خواهید.
  • از وقت گذرانی خود با دوستان جدید قدر دان تر خواهید بود چرا که دیگر مانند زمان دانشگاه وقت زیادی برای با هم بودن نخواهید داشت.

در واقع هر چقدر آگاهی شما بالاتر رود کیفیت رابطه تان در دوستی قوی تر خواهد شد و به مرور زمان با ادامه دوستی به رابطه بسیار عمیقی خواهید رسید.